سلام به همه!
اول از همه میلاد با سعادت مولود کعبه، فاتح خیبر، غریب نخلستان و شاه جوانمردان، حضرت علی (ع) و همچنین روز مرد (پدر) رو به همه تبریک میگم....
امام (ع) در جایی فرموده اند: "میدانم هیچ کس نمیتواند همچون من زندگی کند اما از پیروانم انتظار دارم تلاش کنند تا شبیه به من باشند..." و این یک حقیقته که تاریخ دیگه هرگز انسانی همچون علی رو به خودش نخواهد دید اما حداقل میشه تلاش کرد شبیه به علی فکر کرد، رفتار کرد و زندگی کرد... به امید اینکه خاندان محمد (ص) و خصوصا فرزند عزیزشون مهدی قائم (عج) از ما راضی و خشنود باشند که در نهایت باعث خشنودی خداوند و سعادت خود ما بشه... آمین.
دوستای خوبم، تقریبا مدت زیادی نبودم، راستش یه جورایی به خودم مرخصی دادم و خواستم یه استراحت کوچولو بکنم! البته این استراحت که میگم فقط در دنیا اینترنت بود و در واقع گرفتار یکی دو پروژه در شرکت بودم و اونجا استراحتی نداشتم.... اما هرشب میومدم نت و وبلاگ رو چک میکردم، جا داره از جیغ عزیز تشکر کنم به خاطر لطفش ولی حقیقت رو بخوایید از خیلی از دوستان و بقیه همکارام دلخورم شدید!!!
یعنی این مدت که وبلاگ به روز نمیشد، هیییییییچ کدوم از دوستای قدیمی تشریف نیاوردن بپرسن بابا کجایید؟ چیزی شده؟ تعطیلش کردین؟ اصلا زنده اید؟؟؟ اگه باور ندارید خودتون کامنتها رو چک کنید! عوضش جالب اینجاست که دوستای جدید به جمعمون اضافه شدند که سر فرصت محبتشون رو جبران میکنم...
من بارها گفتم که تعداد کامنتها اصلا برام مهم نیست چه ۱۰۰تا باشه چه یکی! ولی خب هیچ وقت نگفتم محتویات و مفاهیمشون مهم نیست و اصلا برام مهم نیست که کسی اهمیتی به بودن یا نبودن این وبلاگ میده یه نه؟ گفتم؟؟؟؟
سرتون رو درد نیارم و خلاصه کلام اینکه اصلا از دوستای خوبمون انتظار اینقدر بی محبتی رو نداشتم!!
به هرحال من برگشتم و همون پرستیژ سابقم و در کنار هر کسی که دوست داشته باشه اینجا مطلب بنویسه، همچنان این وبلاگ رو به روز میکنیم... همکارای عزیزم رو یه بار دیگه دعوت میکنم: جیغ، آدمیزاد، زنده، مشکوک و رسوا... اگه هم هیچ کس نباشه تنهایی این کار رو خواهم کرد. و مثل سابق هر زمان فرصتی داشته باشم به تمام دوستانم سر میزنم، مطالبشون رو میخونم و اگه نظر مفیدی داشتم بهشون میگم.
قصد شکایت نداشتم فقط خواستم بگم این رسمش نیست!
در پناه خداوند
امضاء: پرستیژ
۱ـ دلخوریهای منو به دل نگیرید، زود فراموش میکنم دوستای خوبم
۲ـ چنان باش که بتوانی به هرکس بگویی: مثل من رفتار کن!
۳ـ چرخهای سنگین و حتی زنگ زده زندگی با دستهای نامرئی امید میچرخند.
سلام دوست عزیز. وبلاگ خیلی جالبی داری.اینجور وبلاگا رو خیلی دوست دارم و علاقه مند به مطالبشون.موفق باشی.
سلام پرستیژ جون خوبی؟ چه خبرا ؟؟ کم پیدایی من یه وبلاگ جدید زدم که خیلی ومتفاوته حتما سر بزن و لینکش کن مواظب خودت باش بای
www.minamansouryyy.blogfa.com
سلام مینا جان... ماجرای بمبه است!!
چشم جای وبلاگ قبلی میذارمش ایرادی نداره؟
سلام دوست من
من دوباره برگشتم
خوشحال میشم بیای پیشم من آپم
سر بلند باشی[گل]
خوش اومدی عزیز.... چشم توی اولین فرصت مزاحم میشم
سلام کار گروهی همیشه اینجوری می شه اما خوبیش اینه که همیشه یه نفر از جون مایع می زاره
اون یه نفر مطمئنا منظورت من نیستم چون خودمم کم گذاشتم و شرمنده ام!
سلام
سفر خوش گذشت؟
نمیای اونورا ؟؟ سرت خیلی شلوغه آره نکنه فقط واسه دوستای قدیمی سرت شلوغه؟
گله ی منم بشنو آقا سعید!
کاملا حق با توئه نازی جان.... من چیزی ندارم بگم جز جوابی که به آرام دادم.... درگیر کار گذاشتن بمبه بودیم به خدا!! حالا صداش در میاد ایشالله....
اووو از ارام به ژرستیژژژ کجایی تا دیروز یر همه غر می زدی حالا خودت نیسیتی کهههه
ببخشید! درگیر کار گذاشتن اون بمبی بودم که راجع بهش نوشتم!! ببخش آرام جان